احوالات نامبرده
احوالات نامبرده | | ۱۳۹۰٫۰۳٫۱۳
سرم شلوغ بود و کار زیاد بود. دربرابر رویهی «جدی نگیر» مقاومت میکنم و میخواهم طوری کار کنم که در دانشگاه مقاله مینویسی. باید خانه عوض میکردم. نزدیک دوهفته است دارم سینهخیز میروم.
ایمیل ِ جواب نداده و تلفن ِ نزده زیاد دارم. آرامش میخواهم و سکوت.